دادگاه ويژهي روحانيت در عمر خود خدمات بيشماري به امام صادق عليهالسلام داشته و حوزههاي جعفري عليهالسلام را از لوث وجود بسياري از ناپاكان و ناصالحان پاك گردانيده است. اما اينك پرسش آن است كه چرا "پيرامون عمل حرام خاتمي" كه نخستين بار هم نبوده، اين چنين سكوت پيشه كرده است؟
خلع لباس
نوشتن مطلب خطاب به مراجع عظام تقليد، جامعهي محترم مدرسين و روحانيت اصيل و وارسته تمام حوزههاي امام صادق عليهالسلام، گام اول بود، و گام دوم نوشتن اين مقاله خطاب به دادگاه ويژهي روحانيت است. دادگاهي كه براي رسيدگي به جرائم يا اتهامات دارندگان لباس روحاني تاسيس يافته، و دستور تاسيس اين نهاد مقدس از سوي حضرت امام سلام الله عليه صادر شده است. پيش از پرداختن به اصل مطلب، پرسش بنياديني را مطرح ميكنم كه:
آيا به طور كلي و اساسي، مقصود و هدف متعالي آن مرجع و فقيه و رهبر جهان اسلام از تاسيس دادگاه ويژه، "حفظ و حراست از لباس مقدس روحانيت" نبود؟ اگر اين امر تعيين كننده مد نظر حضرتش نبود، و اگر آن امام بزرگ صرفاً محدود كردن رسيدگي به پروندهي تخلفات و جرائم دارندگان لباس روحاني در "دادگاهي ويژه" در نظر داشت، ميتوان آن حضرت را در دايرهي تنگ "صنفگرايي" ارزيابي كرد؟
اما بعد، دادگاه ويژهي روحانيت در عمر خود خدمات بيشماري به امام صادق عليهالسلام داشته و حوزههاي جعفري عليهالسلام را از لوث وجود بسياري از ناپاكان و ناصالحان پاك گردانيده است. اما اينك پرسش آن است كه چرا "پيرامون عمل حرام خاتمي" كه نخستين بار هم نبوده، اين چنين سكوت پيشه كرده است؟
آيا محاكمهي "عبد... نوري" به جرم "ترويج حرام در اخلاق و رفتار و روزنامهي تحت امر او، در راستاي حراست از "شريعت محمدي صليالله عليه و آله و سلم" نبود؟ اين عمل مقدس و به جا، اگر ديگر دارندگان اين لباس را از تئوريپردازي و عمل خلاف شرع از طيف اصلاحطلبان به طور كامل باز نداشت، اما برگ زريني، در كارنامه دادگاه ويژه روحانيت به يادگار نهاد.
خلع لباس "يوسفي اشكوري"، كه با حضور ننگين خود در كنفرانس برلين، سبب وهن روحانيت شيعه به لحاظ تئوري و عمل گرديد، اقدام به جا و طلايي ديگري از سوي اين نهاد مقدس بود.
حال جامعهي اسلامي و به خصوص مهد تشيع و سراي امام زمان عجلالله تعالي فرجهالشريف – ايران اسلامي – مانده است و معضل ويرانگر عمل "محمد خاتمي" در دست دادن با زنان در ايتاليا! يعني انجام يك "خلاف شرع بيّن از سوي اين دارنده لباس روحاني".
مطلب ديگر آن كه اين عمل، پس از ده سال ويرانگري تئوريك و برنامهسازي خانمانبرانداز او برمبناي اصلاحطلبي دينستيز و شريعتسوز، انجام گرفته است. يعني اگر همان دوران كه او فرياد زد: "اگر دين در مقابل آزادي بايستد در هم خواهد شكست" و با اين نعره دينستيز، اراذل و اوباش را در 18 تير 78 براي براندازي به پرجمداري "مريم شانسي" به خيابانها كشيد، دادگاه ويژه روحانيت وارد عمل ميشد، امروز اين فاجعه به انجام نميرسيد.
آيا ترويج اخلاقستيزي شريعتسوزانه "عبدالله نوري" در روزنامهاش، و حركت ننگين "يوسفي اشكوري" در حضور و سخنان بيمبنايش، از اعمال "محمد خاتمي" ننگينتر بوده است؟ بيگمان چنين نبوده و نيست. بالاتر آن كه اين فرد با منابع نامعلوم و البته هنگفت مالي با دورهگردي در جهان غرب، دستگاه معركهگيريش را با تفسير و تحليل اسلام امريكايي به نام "نظام اسلامي" به كار مياندازد. بنابراين هم به لحاظ تئوريك كه مبناييتر از فضاحت عمل حرام "محمد خاتمي" است و هم به دليل انجام اين "خلاف شرع بيّن" انتظار ميرود دادگاه ويژه نسبت به "خلع لباس" او وارد عمل شود. اين انتظار امت اسلام، ملت ايران و همهي مدافعان روحانيت اصيل و وارسته است.
فاطمه رجبي
منبع: http://www.ansarnews.com/?usr=news/detail&nid=1224
No comments:
Post a Comment